مفهوم مهندسی ارزش (VE) (Value Engineering) در مدیریت پروژههای احداث
مهندسی ارزش در مدیریت پروژههای احداث، یک رویکرد سیستماتیک و ساختاریافته در زمینهی پروژههای ساختمانی است که با هدف تجزیه و تحلیل عملکردها (Functions) برای دستیابی به تعادل بهینه بین زمان (Time)، هزینه (Cost) و کیفیت (Quality) انجام میشود.
پروفسور دکتر هاف نیدار ا. ران
(Prof. Dr. Ir. Hafnidar A. Ran)
مترجم: محمد ابراهیم علیمردانی
شرکت فراسازه دج کاوان
مقدمه
مفهوم مهندسی ارزش در مدیریت پروژههای احداث، یک رویکرد سیستماتیک و ساختاریافته در زمینهی پروژههای ساختمانی است که با هدف تجزیه و تحلیل عملکردها (Functions) برای دستیابی به تعادل بهینه بین زمان (Time)، هزینه (Cost) و کیفیت (Quality) انجام میشود.
برنامهی کاری مهندسی ارزش شامل چندین مرحله میشود:
- جمعاوری اطلاعات (Information Gathering)
- ایدهپردازی خلاقانه (Creative Iideation)
- ارزشیابی دقیق (Meticulous Evaluation)
- رشد یکپارچه (Iterative Development)
- تصمیمگیری قاطع (Decisive Decision-Making)
- توصیههای قطعی (Conclusive Recommendations).
مجموعهای از موردکاویهای متقاعدکننده، این روایت را غنیتر بیان میکند و بینشهایی از دنیای واقعی در مورد تأثیر تحولافرین مهندسی ارزش در پروژههای احداث ارائه میدهد. این موردکاویها بر انطعافپذیری و کارایی مهندسی ارزش در بسترهای مختلف احداث تأکید میکند و در نتیجه موجب تشدید موقعیت آن بهعنوان ابزاری قدرتمند برای افزایش ارزش پروژه (Project Value) و رضایت ذینفعان (Stakeholder Satisfaction) میشود.
این مفهوم مهندسی ارزش برای دانشگاهیان و متخصصان در مدیریت احداث در اندونزی بسیار آشنا است. این امر نشاندهندهی کاربرد عملی مبانی مهندسی ارزش در بسترهای مختلف احداث است و استفادهی نادرست از مفاهیم مهندسی ارزش را در کشور برجسته میکند. با ارائهی بینش جامع و راهنمای عملی، این کار با هدف پُر کردن شکاف و کمک به اطلاعات ارزشمند برای بهبود شیوههای مدیریت پروژههای احداث در اندونزی با تأکید بر اهمیت دستیابی به امور صحیح (Efficiency) و صحت امور (Effectiveness) در پروژههای احداث از طریق مزایای بالقوهی اجرای مهندسی ارزش انجام میشود.
مبانی مهندسی ارزش
تعریف مهندسی ارزش
مهندسی ارزش بنابر نظر مایلز (Miles)، رویکردی سازماندهی شده و خلاقانه در شناسایی هزینههای غیرضروری بهشمار میرود [مایلز (Miles)، 1972]. هزینههای غیرضروری عبارت است از: هزینههایی که صرف کیفیت (Quality)، کاربرد (Utility) و عملکرد مناسب (Proper Performance) و ویژگیهای مورد نیاز (Required Characteristics) نمیشود.
مهندسی ارزش بنابر نظر زیمرمَن (Zimmerman) و هارت (Hart)، رویکردی خلاقانه و سیستماتیک جهت کاهش یا حذف هزینههای غیرضروری بهشمار میرود.
تعریف کامل ارائه شده توسط این محققان عبارت است از:
- الف - مفهومی سیستمگرا (Oriented System)
مهندسی ارزش، مفهومی سیستمی است که با استفاده از برنامهریزی شغلی (Job Plan) به شناسایی و حذف هزینههای غیرضروری میپردازد.
- ب - رویکرد تیمی و چندوجهی (Multidiscipline Team Approach)
مهندسی ارزش، رویکردی جهت صرفهجویی در هزینهها محسوب میشود که تمام تیمهای مرتبط با پروژه متشکل از: کارفرما (Owner)، طراح (Designer)، کارشناس مجرب (Experienced Experts) در هر بخش و مشاور مهندسی ارزش (VE Consultant) را دربرمیگیرد.
- ج - تکنیک ثابت شدهی مدیریتی (Proven Management Technique)
مهندسی ارزش، تکنیکی جهت صرفهجویی در هزینهها است که ثابت شده است و تضمین میکند که قادر است محصولی با کیفیت و در عین حال با هزینهای نسبتا پایین تولید کند.
- د - عملکردگرایی (An Oriented Function)
مهندسی ارزش، تکنیکی است که در جهت عملکردهایی بنا نهاده شده است که برای بررسی هر سیستم یا هر مورد ضرورت دارد تا موجب تولید محصولی باارزش شود.
- هـ - مبتنی بر هزینهی چرخهی عمر (Life Cycle Cost-Oriented)
مهندسی ارزش، تکنیکی است که بر بودجهی کلی در فرایند تولید و بهینهسازی عملیات پشتیبانی همهی تجهیزات و تسهیلات بنا نهاده شده است.
مهندسی ارزش همچنین بهصورت ذیل ذکر شده است:
- الف - بررسی طراحی (A Design Review)
مهندسی ارزش عبارت است از: یافتن خطاهای طراحی یا محاسبههای مجدد در طراحیای است که توسط طراح محاسبه شده است.
- ب - یک فرایند کاهش هزینه (A Cost-Cutting Process)
مهندسی ارزش جهت صرفهجویی در هزینهها تحقق مییابد و این امر بدون اینکه موجب کاهش کیفیت، اعتبار یا ظواهر شود با کاهش قیمت واحد تحقق مییابد. تحقق مهندسی ارزش برعهدهی طراح نیست. از آنجایی که طراحان از توانایی و زمان کار محدودی برخوردار هستند مقایسهی طرح جایگزین صرفا با تکیه بر شایستگیهای آنها غیرممکن بهنظر میرسد.
تعریف مهندسی ارزش از منظر سوهارتو (Soeharto) عبارت است از: تلاش سیستماتیک و سازماندهی شده در اعمال تکنیکی شناخته شده متشکل از: شناسایی کارکرد محصولات (Product Function) یا خدمات تأمینکنندهی کارکرد مورد نیاز (Service Function) همراه با هزینهکرد اقتصادی (Economical Cost) [سوهارتو (Soeharto)، 1995].
تعریف مهندسی ارزش از منظر دلایسولا (Dell’Isola) عبارت است از: عملکرد سیستماتیک در بهدست آوردن حداکثر خروجی از هر هزینهی صرف شده [دلایسولا (Dell’Isola)، 1997]. این امر نیازمند تلاشی خلاقانه در تجزیه و تحلیل کارکرد مورد نظر است و از طریق حذف یا اصلاح هزینههای اضافی غیرضروری در فرایند تعیین بودجه (Budgeting Process)، عملیات (Operation) یا اجرا (Implementation)، تعمیر و نگهداری (Maintenance)، جایگزینی تجهیزات (Equipment Replacement) و دیگر موارد و درک بهترین موازنه در کارکرد (The Best Function Balance) در هزینهها، اعتبار (Project Reliability) و عملکرد پروژه (Project Performance) بهوقوع میپیوندد.
تعریف مهندسی ارزش از نظر هامرزلی (Hammersley) عبارت است از: فرایند ایجاد تصمیمهای تیمی سیستماتیک و ساختاریافته (Systematic and Structural Team Decisions) [هامرزلی (Hammersley)، 2002].
مهندسی ارزش از منظر شن (Shen) و لیو (Liu) عبارت است از: رویکردی سیستماتیک و سازماندهی شده در جهت عملکرد (Function) و تیمهای چندوجهی (Multidisciplinary Team) [ شن (Shen) و لیو (Liu)، 2007].
تعریف مهندسی ارزش از منظر استانداردهای ارزش بینالمللی اتحادیهی مهندسان ارزش ایالات متحدهی امریکا [The Society of American Value Engineers (SAV)] عبارت است از: کاربرد فرایند سیستماتیک مورد استفادهی تیمهای چندوجهی جهت بهبود ارزش یک پروژه با استفاده از تجزیه و تحلیل کارکرد (Function Analysis) [استانداردهای ارزش بینالمللی اتحادیهی مهندسان ارزش ایالات متحدهی امریکا ]The Society of American Value Engineers (SAV)[، 2007].
تعریف مهندسی ارزش از منظر براوی (Berawi) عبارت است از رویکردی تیمی در اِعمال موارد ذیل:
- اِعمال کارکردمحوری (Function-Oriented)
- تحقق سیستماتیک تجزیه و تحلیل (Systematic Analyzing)
در بهبود ارزش در طراحی:
- تسهیلات و تجهیزات محصول
- سیستم
- خدمات [براوی (Berawi)، 2014].
مهندسی ارزش، روشی خوب در حل مشکلات (Problem-Solving) و کاستن هزینهها (Cost Reduction) و در عین حال بهبود عملکرد (Performance Improvement) و الزامات کیفیت (Quality Requirements) محسوب میشود.
مهندسی ارزش از منظر چاندرا (Chandra) عبارت است از: تلاش سازماندهی شده و تحقق تجزیه و تحلیل مشکلات موجود در جهت کسب کارکردهای مورد نیاز (Required Functions) با استفاده از بهحداقل رساندن هزینهها [چاندرا (Chandra)، 2014].
بدینترتیب میتوان نتیجه گرفت که مهندسی ارزش عبارت است از: مفهومی سیستماتیک و ساختاریافته جهت تجزیه و تحلیل کارکرد یافتن بهترین ارزشها در پروژههای احداث برای کاستن یا حذف هزینههای غیرضروری.
تاریخچهی مهندسی ارزش
مهندسی ارزش اولینبار در آغاز جنگ جهانی دوم در سالهای 1318 الی 1324 شمسی (1939 الی 1945 میلادی) مطرح شد تا مقادیر بسیار تجهیزات جنگی را تأمین کند. جنگ دارای تأثیر بسیار زیادی بر کارکنان، مواد و مصالح و قطعات یدکی بود. یکی از مواردی که بسیار تقاضا میشد عبارت بود از: بهبود تجهیزات فلزی ... آنهم در حالی که عرضهی آن از محدودیت برخوردار شده بود. محققانی بهنامهای مایلز (Lawrence Delos Miles) و ارلیچر (Harry Erlicher) بحث تجزیه و تحلیل کارکرد (Function Analysis) را مطرح کردند تا به موارد جایگزین با عملکرد مشابه و حتی بهتر و در عین حال با هزینهای کمتر دست یابند. این تکنیک میتوانست منجر به کاهش هزینهها، بهبود محصول و حتی هر دو دستاورد شود [استانداردهای ارزش بینالمللی اتحادیهی مهندسان ارزش ایالات متحدهی امریکا ]The Society of American Value Engineers (SAV)[، 2007]. مهندسی ارزش توسط ارتش ایالات متحدهی امریکا در جنگ کره بهبود یافت و تجزیه و تحلیل ارزش (Value Analysis) نامیده شد. این تکنیک اولینبار توسط دفتر کشتیرانی نیروی دریایی ایالات متحده [(The American Bureau of Shipping (ABS)] اجرا شد. در اولین سال اجرای این برنامه در هزینهها 18 میلیون دلار (حدود 80 میلیارد تومان) صرفهجویی شد. موفقیت در اجرای این برنامه در اثر استفاده از محصولات مشابه تحقق یافت و به صرفهجویی قابلتوجهی در هزینههای نیروی هوایی و واحد توپخانهی ارتش ایالات متحدهی امریکا بهترتیب در سالهای 1324 و 1335 شمسی (1955 و 1956 میلادی) منجر شد.
در سال 1338 شمسی (1959 میلادی)، وزارت دفاع ایالات متحدهی امریکا [The United States Secretary of Defense (SecDef)] تصمیم گرفت با پشتیبانی از برنامههای مهندسی ارزش، هزینهها را کاهش دهد؛ این امر با اعمال مبانی ذیل تحقق یافت:
- الف - تنها مواد ضروری را خریداری کند.
- ب - خریدها در پایینترین قیمت انجام شود.
- ج - با حذف استانداردسازیهای غیرضروری و ادغام فعالیتها، هزینهها را بکاهد.
بدینترتیب نتیجهی اِعمال مهندسی ارزش آن بود که هزینههای غیرضروری کاهش یافت و در بودجه صرفهجویی شد.
مهندسی ارزش در دههی 1340 شمسی (دههی 1960 میلادی) در امریکا و اروپا بهشدت گسترش یافت. این برنامه در انگلستان در سال 1340 شمسی (1961 میلادی) توسط سازمان دانلوپ (Dunlop) آغاز شد و در سال 1342 شمسی (1963 میلادی) بسیاری از سازمانها، مهندسی ارزش را اجرا کردند. اشتیاق به اِعمال مهندسی ارزش با اقدامهای ذیل فزونی یافت:
- تأسیس انجمنهای آموزش مهارتها (Training Institutions) در ایالات متحدهی امریکا توسط مایلز (Lawrence Delos Miles)
- ایجاد شرکت با مسؤولیت محدود با عنوان: «شرکت مهندسی ارزش» (Value Engineering Ltd.) در سال 1341 شمسی (1962 میلادی).
بدینترتیب مشارکتها و مسؤولیتپذیریها در انتشار و توسعهی مهندسی ارزش شکل دیگری پیدا کرد [کروم (Crum)، 1971].
مهندسی ارزش در بخش احداث در سال 1342 شمسی (1963 میلادی) توسط وزارت دفاع ایالات متحدهی امریکا شکل گرفت. زمانی که مکنامارا (Robert Strange McNamara)، وزیر دفاع ایالات متحدهی امریکا در سال 1341 شمسی (1964 میلادی) کاهش هزینهها را ترویج کرد فواید مهندسی ارزش در آن وزارتخانه شناخته شد و تلاشی در جهت گسترش دامنهی مدیریت در این امر بهشمار میرفت.
دپارتمان خدمات ساختمانهای عمومی (The Department of Public Building Services) بهشکل گستردهای به توسعهی مهندسی ارزش پرداخت و در سال 1351 شمسی (1972 میلادی) آن را در خدمات مدیریت احداث بهکار برد. در سال 1354 شمسی (1975 میلادی)، سازمان حفاظت محیطزیست ایالات متحدهی امریکا [The Environmental Protection Agency (EPA)] به اِعمال مهندسی ارزش نیاز یافت و پس از آن بود که مهندسی ارزش در کشورهای دیگر تحقق پیدا کرد.
مهندسی ارزش در سال 1365 شمسی (1986 میلادی) در اندونزی زمانی مطرح شد که برنامهی صحت و کارایی امور (Efficiency Program) در بودجهبندی توسط دولت مطرح شد.
تاریخچهی مهندسی ارزش در ایران
اگر بخواهیم از تاریخچهی مهندسی ارزش در ایران سخن بهمیان آوریم میتوانیم به موارد ذیل اشاره کنیم:
سال 1379
17 فروردین 1379 شمسی
- توصیه به اعمال مهندسی ارزش در بند ج مادهی 61 قانون برنامهی سوم توسعهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور
24 فروردین 1379 شمسی
- ابلاغ دستورالعمل «ارجاع کار و انعقاد قرارداد با واحدهای خدمات مهندسی ارزش» (نشریهی 32918) توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور
- برگزاری «نخستين همايش راهبردي مهندسي ارزش در طرحهاي عمراني»، سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور
- برگزاری «دومين همايش مهندسي ارزش طرحهاي عمراني»، سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور
سال 1380
17 اردیبهشت
- برگزاری اولین همایش مهندسی ارزش در صنعت نفت
- تشکیل کمیتهی مهندسی ارزش، وزارت راه و ترابری
2 دی
- برگزاری «نخستین سمینار ملی مهندسی ارزش»، دانشگاه صنعتی امیرکبیر
سال 1381
11 اردیبهشت
- اعطای مجوز فعالیت انجمن مهندسی ارزش ایران از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به هیأت مؤسس انجمن
28 مهر
- ابلاغ دستورالعمل ارجاع کار و انتخاب واحدهای مهندسی ارزش و شرح خدمات آن در طرحهای صنعت نفت توسط وزارت نفت
سال 1382
6 خرداد
- تأسيس انجمن مهندسی ارزش ایران
سال 1383
15 تیر
- شروع طرح پیادهسازی مهندسی ارزش در وزارت راه و ترابری (ماورا)
11 شهریور
- تأکید مجدد بر لزوم اعمال مهندسی ارزش در بند ج مادهی 31 قانون برنامهی چهارم توسعهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور
16 دی
- ابلاغ «دستورالعمل تهیه، ارائه و بررسی پیشنهادهای تغییر بهروش مهندسی ارزش» (نشریهی 290)، سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور
سال 1384
29 تیر
- برگزاری «اولین همایش مهندسی ارزش در حمل و نقل کشور»، وزارت راه و ترابری
2 الی 3 آذر
- برگزاری «دومین کنفرانس ملی مهندسی ارزش»، دانشگاه علم و صنعت ایران
14 اسفند
- ابلاغ دستورالعمل جدید مهندسی ارزش با نام «مجموعهی دستورالعملهای مطالعات مهندسی ارزش در دورهی پیش از عملیات اجرا و ساخت» توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور
سال 1385
31 تیر
- ورود درس سه واحدی «مهندسی ارزش» بهعنوان درسی تخصصی در سرفصل دروس مقطع دکتری رشتهی مهندسی و مدیریت ساخت دانشگاههای سراسر کشور از سوی دفتر گسترش و برنامهریزی آموزشعالی وزارت علوم تحقیقات و فناوری
30 مهر
- الزام به اعمال مهندسی ارزش در کلیهی پروژههای تملک دارایی و سرمایهای بیش از یکصد میلیارد ریال در بند «ص» تبصرهی 20 قانون بودجهی سال 1386
9 دی
- ورود درس سه واحدی «مهندسی ارزش» بهعنوان درسی اختیاری در سرفصل دروس مقطع کارشناسی رشتهی مهندسی مدیریت پروژه دانشگاههای پیام نور سراسر کشور از سوی دفتر گسترش و برنامهریزی آموزشعالی وزارت علوم تحقیقات و فناوری
سال 1386
- تدوین نظامنامهی مطالعات مهندسی ارزش صنعت برق توسط هستهی مرکزی مهندسی ارزش شركت مادرتخصصي مديريت توليد، انتقال و توزيع نيروي برق ايران (توانير)
اول فروردین
- تدوین نظامنامهی مطالعات مهندسی ارزش صنعت برق توسط هستهی مرکزی مهندسی ارزش شركت مادرتخصصي مديريت توليد، انتقال و توزيع نيروي برق ايران (توانير)
27 آبان
- تدوین سند راهبردی مهندسی ارزش وزارت راه و ترابری
24 بهمن
- افتتاح طرح جامع فرهنگسازي مهندسي ارزش شهرداري تهران با نام «فراشهر»
سال 1387
6 مهر
- برگزاری «کنفرانس ملی مهندسی ارزش در صنعت ساختمان»، دانشگاه علامه طباطبایی
6 آبان
- برگزاری «سومین کنفرانس ملی مهندسی ارزش»، دانشگاه تهران
16 دی
- اصلاحیهی دستورالعملهای مطالعات مهندسی ارزش در دورهی پیش از عملیات اجرا و ساخت توسط معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاستجمهوری و الزام بر انجام مطالعات مهندسی ارزش بر روی پروژههای بالای یکصد میلیارد ریال
سال 1389
16 مرداد
- تأسيس «انجمن مهندسی ارزش حمل و نقل» با مجوز ادارهی کل سازمانهای مردمنهاد وزارت کشور
26 آبان
- راهاندازی پایگاه الکترونیکی مرجع دانش مهندسی ارزش ایران با آدرس ذیل:
21 دی
- برگزاری «چهارمین همایش ملی مهندسی ارزش»، دانشگاه علم و صنعت
30 دی
- الزام دولت بر اعمال «مهندسی ارزش» در بند ج مادهی 214 قانون برنامهی پنجم توسعهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور از ابتداي سال دوم برنامه (مرجع دانش مهندسی ارزش ایران، بی.تا).
اعمال مهندسی ارزش در «پروژهی پل روگذر کاوانگ» (The Cawang Flyover Road Project) منجر به میلیاردها روپیه صرفهجویی شد [رامیاجی (Ramiadji)، 1996 و آنتورو (Untoro)، 2009].
دولت استرالیا در آغاز 1370 شمسی (1990 میلادی) هم توجه و پشتیبانی جدیای نسبت به «مهندسی ارزش» در صنعت احداث مبذول داشت [دادو (Daddow) و اسکیتمور (Skitmore)، 2003].
دولت اندونزی در جهت پشتیانی از کاربرد «مهندسی ارزش» به تدوین مقررات وزارت کار عمومی (Public Work Minister Regulation) بهشمارهی 45/PRT/M/2007 و دستورالعملهای فنی احداث ملی ساختمان (Technical Guidelines for National Building Construction) مبادرت ورزید.
کاربردهای «مهندسی ارزش» در صنعت احداث اندونزی، توسعهی فوقالعادهای نداشته است [براوی (Berawi)، 2014].
دلایل کاربرد مهندسی ارزش
محدودیتها در زمینهی مواد و مصالح، هزینهها یا منابع کارگری مانعی در مسیر تداوم پروژهها (Project Continuity) بهحساب میآید. محدودیتهای منابع بر مراحلی تأثیرگذار است که پیشبینی میشود تداوم پروژه را بههمراه دارد.
مهندسی ارزش یکی از جایگزینهایی است که تداوم پروژه را تضمین میکند. از موارد ذیل بهعنوان دلایل ضرورت مفهوم مهندسی ارزش در پروژههای احداث میتوان نام برد:
- الف - بهبود منابع احداث (Construction Resources) از سالی به سالی دیگر
- ب - محدودیتها در هزینههای احداث پروژه
- ج - زمان و هزینهی بینتیجه (Inefficicent) و غیرمؤثر (Ineffective) بر پروژههای احداث
- د - بازنگری بیش از حد در طراحی (Excessive Design Revision)
- هـ - فراهم بودن مواد و مصالح بسیار
- و - پیشرفت در فناوری
- ز - توجه کم به ارزش احداث
- ح - فراز و نشیب یا نوسان نرخ سود یا بهرههای بانکی (Fluctuating Bank Interest Rate)
- ط - بهبود نرخ تورم سالانه (Annual Inflation Rate)
- ی - تحقق امکانات و تجهیزات لازم براساس هزینههای موجود.
دلایسولا (Dell’Isola) معتقد است هفت عامل مهم نظیر موارد ذیل وجود دارد که بر الزامات مهندسی ارزش تأثیرگذار است:
- الف - هزینههای غیرضروری بسیار (Excessive Cost)
- ب - بازبینی در ویژگیها (Specification Review)
- ج - طراحی مجدد هزینهها (Redesign Cost)
- د - پیشرفتها در فناوریها (Technology Advance)
- هـ - طراحی ضعیف یا بد (Poor/Bad Design)
- و - کاربران یا کارمندان (ورودیهای کاربران یا کارمندان) (User input)
- ز - تغییر در الزامات کاربران یا کارمندان (User Requirements Change).
الف - تغییر در نیازهای کاربران یا کارمندان = 12 درصد
ب - هزینههای غیرضروری بسیار (Excessive Cost) = 22 درصد
ج - بازنگری در ویژگیها (Specification Review) = 18 درصد
د - طراحی مجدد هزینهها (Redesign Cost) = 15 درصد
هـ - پیشرفتها در فناوریها (Technology Advance) = 23 درصد
و - طراحی ضعیف یا بد (Poor/Bad Design) = 4 درصد
ز - کاربران یا کارمندان (ورودیهای کاربران یا کارمندان) (User input) = 6 درصد
شکل 1 - هفت عامل مهم تأثیرگذار بر الزامات مهندسی ارزش [دلایسولا (Dell’Isola)، 1997].
در شکل 1، هزینههای غیرضروری بهمیزان بسیار (Excessive Cost) به 22 درصد رسیده است که برمیگردد به موقعیتهایی (Situations) که در آن، پروژه هزینههای نامطلوبی را بههمراه خود داشته است؛ بهگونهای که بودجهی آن فراتر از بودجهی اختصاص داده شده (Allocated Budget) بوده است. همچنین بازنگری ویژگیها به 18 درصد میرسد که دربرگیرندهی آزمونهای مهم (Critical Examination) و پتانسیل بازنگری (Potential Revision) در ویژگیهای پروژه در جهت همراستا کردن اهداف طولانیمدت پروژه (Project Goals) و بهینهسازی کاربرد منابع (Optimize Resource Utilization) است. همچنین طراحی مجدد هزینهها (Redesign Cost) به 15 درصد میرسد که بیانگر هزینههای مورد نیاز برای بازنگری در پروژهها است بهگونهای که موجب بهبود کارکرد (Functionality)، صحت امور (Efficiency) و مقرون بهصرفه بودن هزینهها (Cost-Efectiveness) شود. پیشرفتها در فناوریها (Technology Advance) به 23 درصد میرسد که انعکاسدهندهی تأثیر پیشرفتها در فناوریها بر الزامات پروژه است بهگونهای که موجب درامیختن و سازماندهی راهحلها و روششناسیهای نواورانه (Innovative Solutions and Methodologies) شود. طراحی ضعیف یا بد (Poor/Bad Design) به مواردی خاص اطلاق میشود که نقایص (Flaws) یا رضایتبخش نبودن طراحی (Inadequacies) بهعنوان مانع یا موجب تأخیر در عملکرد پروژه شود و ضرورت پیدا کند مهندسی ارزش وارد شود و موجبات تصحیح و اصلاح نقایص و بالا رفتن کسب نتایج را فراهم آورد. کاربران یا کارمندان (ورودیهای کاربران یا کارمندان) (User input) به 6 درصد میسد که نشاندهندهی اهمیت درامیختن و سازماندهی بازخوردهای کاربر یا کارمند نهایی با الزامات در طراحی پروژه و اِعمال فرایندهایی میشود که موجبات رضایت (Satisfaction) و عملکرد (Functionality) کاربران یا کارمندان را فراهم میآورد.
... و الزامات کاربران یا کارمندان (User Requirements) به 12 درصد میرسدکه بیانگر احتمال تحول در نیازهای کاربران یا کارمندان و اولویتها در سرتاسر چرخهی عمر پروژه است و در نتیجه چابکی و مداخلهی مهندسی ارزش ضرورت مییابد تا فضا را برای الزامات تغییر فراهم آورد.
مهندسی ارزش منحصرا متشکل از قابلیتها و مؤلفههای ارزشی نظیر ذیل است که بهعنوان ارزشهای تأثیرگذار بر کنترل بودجه و هزینه بهشمار میروند:
- توانایی طراحی (Design Ability)
- ساختپذیری (Constructability)
- توانایی عقد قرارداد (Contract Ability).
این سه مؤلفه ارزشی در کسب و کار در زمینهی ارائهی خدمات احداث اینگونه درنظر گرفته میشوند:
- توانایی طراحی (Design Ability)
با ارزش بهینهسازی طراحی (Design Optimization) مرتبط است.
- ساختپذیری (Constructability)
با ارزش مواد و مصالح (Materials)، تجهیزات (Equipment) و روشها (Methods) در احداث متناسب با نیازها، فعالیتها و طرحها (Convenient Construction) مرتبط است.
- توانایی عقد قرارداد (Contract Ability)
با ارزشهایی مرتبط است که با اِعمال مهندسی ارزش از طریق بازنگری در منابع (Resources)، بهشکل مکتوب پذیرفته میشود.
- هزینههای غیرضروری بسیار (Excessive Cost) = 22 درصد
- بازبینی در ویژگیها (Specification Review) = 18 درصد
- طراحی مجدد هزینهها (Redesign Cost) = 15 درصد
- پیشرفتها در فناوریها (Technology Advance) = 23 درصد
- طراحی ضعیف یا بد (Poor/Bad Design) = 4 درصد
- کاربران یا کارمندان (ورودیهای کاربران یا کارمندان) (User input) = 6 درصد
- تغییر در الزامات کاربران یا کارمندان (User Requirements Change) = 12 درصد
- بهینهسازی طراحی = 27.8 درصد
- هزینههای غیرضروری = 23.1 درصد
- ویژگیها = 14.4 درصد
- پیشرفتها در فناوریها = 13.9 درصد
- جمع کل = 79.2 درصد
پژوهش انجام شده توسط کینهبر (Kineber) منجر به معرفی رویکرد مهندسی ارزش برای پروژههای بزرگ کانال فاضلاب شد و دانش در امور ذیل از آن بهدست آمد [کینهبر (Kineber)،2022]:
- الف - کشف ارتباطی منطقی بین کارکردهای پروژه (Project Functions)
- ب - تجزیه و تحلیل جزوبهجزو هزینهی چرخهی عمر (Detailed Life Cycle Cost Analysis) (LCCA)
- ج - ماتریس ارزشیابی وزنی (Weighted Evaluation Matrix) جهت تسهیل در رویههای تصمیمگیری
- د - دستیابی به تقریبا 36 درصد از هزینههای پروژهی کانال فاضلاب.
نتایج این تحقیق بهعنوان راهنمایی برای تصمیمگیری در زمینهی کاهش هزینهها و افزایش استحکام با معرفی مهندسی ارزش در صنعت کانال فاضلاب مصر منتشر شد.
علاوه بر آن میتوان به پژوهش انجامیافته توسط یوسف و دیگران (Youssef, et al.) در مورد احداث 1500 مدرسه در برنامهی بازسازی (Reconstruction Plan) اشاره کرد. در این پژوهش از مهندسی ارزش برای مدلسازی 15 مدرسه در شهر خمس (Al-Khums City) در کشور لیبی در جهت بهحداکثر رساندن کاربرد بودجهی دردسترس استفاده شده است. در این پژوهش به صرفهجویی در موارد حیاتی در دامنهی 20 الی 30 درصد کاهش در هزینهی کلی پروژه با استفاده از مهندسی ارزش اشاره شده است.
در این پژوهش چنین نتیجهگیری شده است که بدینترتیب ادارهی تسهیلات آموزشی [Educational Facilities Authority (EFA)] میتواند حدود 30 درصد در بودجهی مالی صرفهجویی کند.
فواید مهندسی ارزش
شایستگی «مهندسی ارزش» در بهبود رقابتپذیری (Competiveness) صنعت احداث در چند کشور به دستیابی به منافع بهخصوص در مرحلهی احداث بستگی دارد و منافع بهینهای را برای آنان بههمراه داشته است. در کشور اندونزی بهخاطر مشکلات بسیار زیادی که در مرحلهی احداث پروژه ایجاد میشود و در نتیجه، مواد زاید بسیاری تولید و منجر به خروجی با راندمان پایینی میگردد مهندسی ارزش ضرورت پیدا کرده است. فواید مهندسی ارزش در پروژههای احداث را میتوان به دستههای ذیل طبقهبندی کرد:
- االف - کاهش هزینههای پروژه
- ب - کاهش اتلاف در منابع
- ج - کاهش هزینههای غیرضروری
- د - ایجاد ایدههای نو و خلاقانه
- هـ - دستیابی به ارزشهای بهتر در پروژه
- و - کارکرد پروژه بهعنوان یک الزام
- ز - صرفهجویی در زمان پروژه
- ح - کاهش ریسک پروژه
- ط - بهبود بهرهوری کار (Work Productivity)
- ی - دستیابی به صحت کار بهعنوان نتیجه
- ک - تربیت کارشناسان در زمینهی مهندسی ارزش
- ل - پشتیبانی از تصمیمگیریها.
در تحقیق لیانگ (Liang) و دیگران، بیش از 300 نقطه از دادههای تجربی و معتبر از ذینفعان کلیدی در بخش ساختمان از جمله: توسعهدهندگان (Developers)، مشاوران (Consultants)، پیمانکاران (Contractors) و غیره در بخش احداث بهدست آمد [لیانگ (Liang)، 2023)]. یافتههای این تحقیق موارد ذیل را نشان داد:
- الف - 16 کارکرد اصلی برای مهندسی ارزش در حوزهی احداث استخراج و طبقهبندی شد. بهعنوان مثال میتوان به کارکردهای ذیل اشاره کرد:
- صرفهجویی در منابع (Saving Resources)
- تسهیل تعمیر و نگهداری (Maintenance)
- افزایش استحکام (Durability)
- اعتبار (Reliability).
- ب - با پرسش از ذینفعان در حوزهی احداث، کارکردهای مهندسی ارزش بهصورت ذیل طبقهبندی شد:
- اعتبار (Reliability) = 0.139
- افزایش استحکام (Durability) = 0.125
- پشتیبانی از ارتباط متقابل (Supporting Interaction) = 0.006
- بهبود ظاهر (Improving Appearance) = 0.009
بدینترتیب توسعهی یک چهارچوب برای ارزیابی کارکرد مهندسی ارزش در حوزهی احداث به بهبود ادبیات ارزیابی از احداث کمک میکند.
تصمیمگیری در مورد برنامهریزی مناسب در مهندسی ارزش، فواید بهینهای را بههمراه خواهد داشت. مفهوم «مهندسی ارزش» باید در مرحلهی طراحی بهکار رود تا موجب بهبود صحت امور و کارایی در اِعمال احداث شود.
اهداف مهندسی ارزش
هدف از تجزیه و تحلیل مهندسی ارزش (Value Engineering Analysis) عبارت است از: حذف هزینههای غیرضروری و یافتن راههای جایگزین در جهت براوردن با پایینترین هزینه بدون کاهش کیفیت احداث. مهندسی ارزش منجر به نتایجی بهینه در ازای هزینهی مالی صرف شده و پشتیبانی در جهت تمایز قایل شدن و مجزا کردن هزینههای ضروری و غیرضروری میشود. مهندسی ارزش منجر به صرفهجویی در هزینه، زمان و مواد و مصالح میشود.
مفهوم مهندسی ارزش
مهندسی ارزش مفهومی است که کارایی و صحت امور (Efficiency) را در عملیات احداث بههمراه دارد و این امر منجر به بهینهسازی کارکرد (Function)، عملکرد (Performance) و هزینهی پروژه (Project Cost) و در عین حال حفظ کیفیت (Quality) میشود.
مفهوم «مهندسی ارزش» در پروژههای احداث، ذینفعان را متقاعد کرده است که آن را در پروژهها وارد کنند و بدینترتیب سرمایهگذاری در حوزهی احداث به موارد ذیل منتهی خواهد شد:
- رشد (Development)
- کاربرد (Application)
- حفظ (Mintenance) سرمایهگذاریهای مؤثر و ارزشمند (Effective and Valuable Assets).
بنابر تحقیق کونائوفتن (Connaughton) و گرین (Green) [کونائوفتن (Connaughton) و گرین (Green)، 1996] - که در تحقیق براوی (Berawi) [براوی (Berawi)، 2013] به آن اشاره شده است - قطعیت (Certainity) در تولید محصول باارزش یا دارای ارزش مالی بالا بدینخاطر خواهد بود که کاربرد مهندسی ارزش، اطمینان در موارد ذیل را ایجاد خواهد کرد:
- الزامات پروژه بهدقت درنظر گرفته شده است و دادهها از این امر پشتیبانی میکند.
- اهداف بلندمدت پروژه بهشکلی غیررسمی (Informal) و در عین حال شفاف (Explicit) مورد بحث قرار گرفته است.
- تصمیمهای مهم در فرایند مهندسی ارزش، منطقی (Rational)، قاطع (Assertive) و معتبر (Reliable) هستند.
- طراحی بهعنوان چهارچوب اهداف بلندمدت پروژه مورد توافق قرار گرفته است.
- جایگزینهای متنوعی (Various Alternatives) درنظر گرفته شده است.
- جایگزینهای طراحی با توجه به شاخصهای مورد نیاز (Required Criteria) بهدقت ارزشیابی (Evaluated) و انتخاب شده است.
الف - در بسیاری از کشورها نظیر: ایالات متحدهی امریکا، انگلستان، استرالیا و ژاپن ثابت شده است که اجرای مهندسی ارزش، مشکلات متنوعی ایجاد میکند و در عین حال، موجب بهبود در رقابتپذیری (Competiveness) در 9 صنعت احداث میشود.
مهندسی ارزش در چند کشور موجب بهبود رقابتپذیری شده است و منافع بسیاری در پروژههای احداث داشته است و شایستگی آن در این زمینه بهاثبات رسیده است.
برنامهریزی دقیق در مرحلهی طراحی (Design Phase) در فرایند تصمیمگیری، یکی از فوایدی است که مهندسی ارزش بهشکل بهینهای فراهم میآورد و شایستگی آن نیز در این زمینه نیز بهاثبات رسیده است.
ب - مفهوم مهندسی ارزش از لحاظ تئوری میتواند در تمام پروژه از ابتدای آن تا تکمیل آن بهکار رود. اگرچه مهندسی ارزش میتواند در تمام طول پروژه استفاده شود مفهوم مهندسی ارزش بهشکل مؤثری در مرحلهی طراحی بهکار میآید. کاربرد مهندسی ارزش از ابتدا تا انتهای مرحلهی طراحی در پروژه حداکثر صرفهجویی را بههمراه خواهد داشت. اگر مفهوم مهندسی ارزش را به مراحل دیگر (غیر از مرحلهی طراحی) تعمیم دهیم صرفهجوییهای بالقوه کمتر از صرفهجویی در مرحلهی طراحی بهدست خواهد آمد. در این مراحل، هزینههای مورد نیاز برای تغییر (Change) بالاتر خواهد بود. اما شرایطی وجود دارد که صرفهجویی بالقوه (Saving Potential) و هزینهها به نقطهی سربهسر [The Break-Even Point (BEP)] میرسد؛ این بدینمعنا است که هیچ صرفهجوییای نخواهیم داشت.
مفهوم برنامهریزی
مطالعههای انجامیافته توسط باریه (Barrie) و پاؤولسون (Paulson) نشان داد که مهندسی ارزش میتواند در آغاز مرحلهی برنامهریزی (Planning Phase) بهکار رود [باریه (Barrie) و پاؤولسون (Paulson)، 1992]. از آنجایی که مرحلهی برنامهریزی دارای تأثیر بسیار بر کل پروژه است مهندسی ارزش دارای حداکثر انعطافپذیری (Flexibility) جهت بازنگری است بدون اینکه بودجهی اضافیای برای بازنگری نیاز باشد.
برای بازنگری در طی فرایند توسعه (Development)، برنامهریزی هزینهها (Cost Planning) تا نقطهی سربهسر موجب بهبود میشود بهگونهای که در هر نقطهای هیچگونه صرفهجوییای وجود نخواهد داشت. کارفرمایان پروژه در مرحلهی برنامهریزی، متغیرهای ذیل را تعیین میکنند:
- الف - اهداف بلندمدت پروژه (Project Goals)
- ب - الزامات (Requirement)
- ج - شاخصهای کاربردی (Applicable Criteria).
برنامهریزان پروژه (Project Planners) با توجه به پیشینه به تعیین عینیت پروژه (Project Objectivity) و چهارچوب هزینهها (Budget Framework) بهعنوان بخشی از برنامهریزی بودجه مبادرت میورزد تا به مرزهای اهداف (Objecives)، الزامات (Requirements) و شاخصهای (Criteria) مورد نیاز کارفرما دست یابند.
تحقیق باریه (Barrie) و پاؤولسون (Paulson) ثابت کرد که برنامهریزان پروژه دارای بالاترین تأثیر بر هزینههای پروژه هستند و بهطور مشابه تعیین الزامات و شاخصها توسط کارفرمایان دارای تأثیر زیادی بر هزینههای کل پروژه است [باریه (Barrie) و پاؤولسون (Paulson)، 1992]. حداقل 70 درصد از هزینههای پروژه در پایان مرحلهی برنامهریزی توسط برنامهریزان و کارفرمایان مدیریت میشوند.
مطالعهی انجام شده در زمینهی مهندسی ارزش نشاندهندهی پتانسیل بالای آن در بهبود کیفیت و کاهش هزینهها است. مطالعهی مهندسی ارزش در مرحلهی برنامهریزی میتواند به اشکال ذیل به کارفرمایان کمک کند:
- الف - تعیین الزامات واقعی پروژه (Project Actual Requirements)
تعیین الزامات واقعی پروژه مستلزم درک کامل از کارکرد اصلی ارائه شده در مرحلهی برنامهریزی است.
- ب - مشارکت همراه با انسجام مهندسی ارزش
مشارکت همراه با انسجام مهندسی ارزش بین کارشناسان، کارفرمایان و برنامهریزان و مشاهدهی همراه با درک، اعلام قاطع الزامات و حذف سردرگمیها. اشاره به مهندسی ارزش باید در هر اقدامی در مرحلهی برنامهریزی انجام شود. علت آن است که این امر باعث میشود برنامهریزان نسبت به آن توجیه باشند و اطمینان یابند که کارفرمایان نسبت به ارزشها (Values) یا هزینهها (Costs) در هنگام تصمیمگیریها از آگاهی برخوردارند. مهندسی ارزش همچنین باید در مرحلهی توسعهی طراحی (Design-Development Phase) اِعمال شود و اطلاعاتی برای مرحلهی توسعه (Development Phase) فراهم آورد.
در این مرحله است که برنامهریزی منجر به تعیین شکل (Shape)، اندازه (Size) و ویژگیهایی (Specification) خواهد شد که موجب اطمینان از تعیین هزینههای مواد و مصالح معماری (Architectural Materials) و ساختاری (Strucural Materials) خواهد شد.
در پایان مرحلهی برنامهریزی است که از تحقق مهندسی ارزش بهرهمند خواهیم شد. اما بههر حال، عناصر بازنگری (Revision Elements) بدون تأخیر زمانی یا افزایش هزینهها میتواند در مقایسهی مرحلهی قبلی کاهش یابد. در حالی که برنامهریزی پروژه انجام میشود مهندسی ارزش با شروع از مفهوم (Concept)، اجرای برنامه (Programming)، ترسیم نقشه (Shematic)، توسعه (Development) و طراحی نهایی جهت کمک به برنامهریزی (Planning) مورد نیاز خواهد بود. در تجزیه و تحلیل مهندسی ارزش باید هر اقدامی در مرحلهی برنامهریزی مدنظر قرار گیرد. تجزیه و تحلیل مهندسی ارزش بهگونهای هدایت میشود که جلسهی توجیهی برای برنامهریزان را فراهم آورد و اطمینان حاصل کند که کارفرمایان در تصمیمهایشان از ارزش یا هزینه آگاه شده باشند.
مهندسی ارزش بهشکل صحیح و مؤثری در مرحلهی برنامهریزی اِعمال میشود؛ با این وجود ممکن است در مرحلههای مناقصه و احداث نیز بهکار رود. مهندسی ارزش میتواند در موقعیتهایی نظیر ذیل اعمال شود:
- الف - زمانی که بخشی از کار در مرحلهی قبلی بررسی شود ولی ممکن است در عینحال نیاز به مطالعهی بیشتر داشته باشد.
- بب - زمانی که پیمانکاران بتوانند در یک بخش کاری مشاهده کنند که به یک بهبود در کیفیت و کاهش هزینهی احداث دست یافتهاند.
فرایند مهندسی ارزش
هوسن (Husen) در تحقیق خود مطرح کرده است که فرایند مهندسی ارزش میتواند دربرگیرندهی مواردی نظیر ذیل ذیل باشد [هوسن (Husen)، 2011]:
- الف - شناخت مشکلات
از طریق جمعاوری اطلاعات و دادهها از برنامهی موجود (Existing Planning). سپس مشکل برمبنای آن اطلاعات انتخاب میشود.
- ب - مطالعهی اهداف مهندسی ارزش در کار
که از طریق کارکرد ثابت (Fixed Function) یا بهبودیافته (Improved Function) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته باشد. بدینترتیب هزینههای اقدامهای جایگزین بهعنوان نتیجهی مطالعههای کارکرد اهداف آن اقدامها محاسبه خواهد شد.
- ج - هدایت کارکردهای مهندسی ارزش در قبال تجزیه و تحلیل اقدامهای جایگزین
در جهت یافتن بهترین اقدام جایگزین با بررسی هزینهها (Costs)، کارکردها (Functions) و عملکردها (Performances)
- د - توسعه دادن و اطمینان یافتن از نتایج مهندسی ارزش
از بهترین اقدامهای جایگزین برمبنای استانداردهای کاربردی (Applicable Standards)
- هـ - تعیین ارزش مهندسی هزینهها (Engineering Costs) و دیگر ملاحظات تکنیکی (Technical Considerations)
- و - مستندسازی و توصیف نتایج مهندسی ارزش به کارفرمایان پروژه
جهت توافق (Agreement)
فرایندهای مهندسی ارزش با لحاظ ارتباط بین هزینه، کارکرد و ارزش از چشماندازی وسیع و افزودن ارزش به پروژههای احداث تحقق مییابند.
هزینه (Cost)
هزینه عبارت است از: تلاشها و گسترههای متنوعی که صرف توسعه (Developing)، تولید (Producing) و کاربرد (Applying) محصولات میشود. تولیدکنندگان همواره آثار هزینه را بر کیفیت (Quality)، اعتبار (Reliability) و قابلیت حفظ و نگهداری (Maintainability) از زمانی مدنظر قرار میدهند که هزینه بر کاربران یا کارمندان (Users) اثر میگذارد. هزینهی توسعه (Development Cost)، جزوی کاربردی از جمع هزینهها بهشمار میرود.
برای اینکه بتوانیم هزینههای تولید (Production Cost) را مدنظر قرار دهیم باید به هزینههای غیرضروری توجه کنیم.
یک مدل هزینه (Cost Model) در تعیین بخشهایی از کار با هزینههای بالا و ایجاد این بخشها مرتبط با تجزیه و تحلیل هزینهها مستلزم جمعاوری دادهها است. زیمرمن (Zimmerman) و هارت (Hart) در تحقیقی اظهار داشتند که مدلهای هزینه را میتوان به دستههای ذیل طبقهبندی کرد [زیمرمن (Zimmerman) و هارت (Hart)، 1982]: