گزارشی از پروژهی احداث ساختمان فضای فرهنگی گلابدره
گزارش خلاصهای از آنچه در پروژهی گلابدره گذشت خدمت همهی دوستان و همکاران محترم عرض میکنم.
مشخصات کلی پروژه
ابتدا مشخصات کلی این پروژه را خدمتتان ارائه میکنم.
ساختمان فرهنگی گلابدره در زمینی بهمساحت نزدیک به 300 مترمربع احداث میشود. زیربنایی که احداث میشود حدود 1302 مترمربع است و هر طبقهی آن حدود 265 مترمربع مساحت دارد. کاربریای که برایاش درنظر گرفتهاند آموزشی و ورزشی است.
اجرای سازه نگهبان
در این پروژه بهعلت ساختمانهای غیراصولی و ناایمن اطراف، مجبور شدیم از سازهنگهبان استفاده کنیم. برای این منظور و برای اجرای سازه نگهبان لازم بود ابتدا میلهچاه حفر کنیم. در این پروژه، 16 میلهچاه داشتیم که ارتفاع هرکدامشان به 15 متر میرسید. مساحتشان هم بهقطر یکمتر و سیسانتیمتر از چاه معمولی بود که بهقطر 80 سانتیمتر حفر میشوند بزرگتر بود.
بعد از اجرای سازهنگهبان، خاکبرداری انجام دادیم. ولی با توجه به آنکه ساختمانهای اطراف، امکان ریزش داشتند و خطر ناایمن شدن وجود داشت نمیتوانستیم از بیل مکانیکی استفاده کنیم. چون هم وزن زیادی داشت و هم ارتعاش ایجاد میکرد. هم ممکن بود که به ساختمانهای مجاور ضربه بزند و باعث ریزش بشود.
لذا بخش اعظمی از کار را با میلیبیل انجام دادیم و قسمتهایی هم که نزدیک به ساختمانهای مجاور بود بهصورت دستی با نفر خاکبرداری کنیم. حجم خاکبرداریمان هم با توجه به آنکه مجبور بودیم دستی انجام دهیم زمان زیادی را از ما گرفت.
با توجه به اینکه دانهبندی و نوع خاک آنجا سنگی بود و به سنگهای عظیمالجثهای برخورد میکردیم که ابعاد سه الی چهار متر داشند مجبور بودیم اینها را با پیکور میلیبیل خرد کنیم یا گاها با پتک میخ داخل سنگ بکوبیم تا خرد شوند.
سازهنگهبانی که ابتدائا برای این پروژه درنظر گرفته بودند تمام ریسکهای پروژه را لحاظ نکرده بودند. مجبور شدیم خودمان وارد شویم و سازهنگهبانی که مهندسی شده و با توجه به شرایط حالحاضر پروژه است را طراحی کنیم که خودمان هم به آن اعتماد داشته باشیم و آن را اجرا کنیم. بنابراین سازهنگهبانی طراحی کردیم که از تیر ورق استفاده میشد و بهصورت دوبل بود و نوعاش هم سازهنگهبان متقابل بود تا طبقهی اولاش را دیوار حایل کار کردیم که بعدا در خود ساختمان بماند.
تغییر کاربری توسط کارفرما
یکی از چالشهایی که وسط پروژه با آن برخورد کردیم آن بود که قسمتی از فونداسیون را ریخته بودیم و میخواستیم دیوار حایل و ستونها را اجرا کنیم. بهدستور شهرداری منطقهی یک گفتند که کاربری ساختمان که فقط آموزشی و تجهیزاتی است یک بخش ورزشی هم به آن اضافه کنید که خودمان بحث طراحیاش را انجام دادیم. یک تشکری از خانم مهندس فاطمه رزاقیفرد میکنم که بحث معماریاش را برعهده گرفتند.
بعد از آن، دیوار حایلی که داشتیم را به اسکلت وصل کردیم تا هم کار دیوار برشی برایمان انجام دهد و هم کار دیوار حایل را ... و طبقهی همکف آنجا را که قرار بود کاربری پارکینگ داشته باشد از ارتفاع سه متر به 4.65 متر افزایش دادیم و کاربریاش هم به فضای ورزشی تبدیل شد.
بعد از اینکه فونداسیون را اجرا کردیم و دیوار حایل یا دیوار برشی را هم اجرا کردیم بهدلیل اینکه در دو قسمت ضلع شمالی و ضلع جنوبی، خطر ما را تهدید میکرد تصمیم گرفتیم بخشی از سازه و سقفها را دوتکه کنیم. یک سمت شمالی را اجرا کنیم و سپس قسمت جنوبی را اجرا نماییم.
سمت شمالی را اجرا کردیم و بخشی را گذاشتیم برای بخش دوم تا بتوانیم از خطر عبور کنیم. سقف طبقهی دوم را هم بههمین نحو، قسمت شمالی و بعد قسمت جنوبی را اجرا کردیم.
از آنجایی که پروژهای بود که جدیدا طراحی شده بود از سقفهای جدیدی استفاده کردیم که اگرچه در جامعهی مهندسی کار جدیدی بهشمار نمیرود ولی در کشور، جدید محسوب میشود. مثل: دال دوطرفه و بافر که رایج شده است. در طراحی هم کارفرما نگذاشت که این تغییر را ایجاد کنیم. لذا اجبارمان کردند که بهصورت قدیمی و منسوخ شده از سقف تیرچه، یونولیت استفاده کنیم.
چالشی بهنام همسایهها
از چالشهایی که در پروژهی گلابدره با آن مواجه بودیم حضور همسایههای خیلی محترم است. مثلا همسایهای بود که ادعا میکرد از زمین خودمان باید کوچهای برای منزل وی باز کنیم تا درب دیگری در ملک ما داشته باشد. اینکه کوچه را باید داشته باشد شکی نبود؛ ولی آمده بود صحبت کند که عرض این کوچه را میخواهید 80 بزنید یا 50 ... یعنی کوچه را میخواست داشته باشد برایاش جای سؤالی نبود.
بچههای تیم شهرداری و بچههای امنیت و جناب مهندس حسین اشجع و غیره این معضل را حل کردند. ولی تهدیدی هم کردیم که یکی از همکارانمان، مهندس فرضاله شهسواری است و میآوریم اینجا ... اسم ایشان را که آوردیم قضیه کانلمیکن شد و موضوع را رها کرد.
قضیهی جالب آنجا بود که پروژهیمان نزدیک به 13 ضلع دارد. بخشی از این 13 ضلع را با کم کردن فاصله از دیوارهی کناری صاف کردیم تا به هشت ضلع تبدیل کنیم. در اضلاعی که پروژهیمان به ساختمان بغلی چسبیده بود بعضی جاها مجبور بودیم 30 الی 40 سانتیمتر فاصله ایجاد کنیم.
پریروز دیدیم از داخل ساختمان خودشان، دیوارشان را خراب کردهاند و دوباره از بغل دیوار ما دارند دیوار میچیینند و بالا میبرند؛ یعنی عین اسراییل میمانند. پیشروی میکنند و طرح توسعه دارند!
این مطالب خلاصهای بود از این شش الی هفت ماهی که پروژه گلابدره داشت. جا دارد از جناب مهندس علیرضا رزاقیفرد - که همیشه پیشرو و امام ما در این پروژه بودهاند - و جناب مهندس حسین اشجع و جناب مهندس احمد سعدی - که زحمت زیادی میکشند - تشکر کنم. انشاءاله بهخوبی و خوشی همینطور که این پروژه با این همه ریسک و موارد آزاردهنده خوب پیش ميرود بههمینشکل پیش برود.
خیلی ممنون.