قرارداد پیمانکاری
تشکر از سرکار خانم اشتری
خدمت همهی همکاران و بزرگان خودم ... انشاءاله بتوانیم امسال را - بهار که تمام شد - بتوانیم این سهماهه را بهخوبی شروع بکنیم و بتوانیم با جدیت، آخر سال خوبی مثل پارسال داشته باشیم. راستاش را بخواهیم داشتم بهدنبال موضوعی میگشتم که همهگیر باشد. فکر کردم اگر کمی تخصصیتر باشد که برای بعضیها حوصلهسربر باشد.
یک تشکری از خانم مهندس فاطمه رزاقیفرد داشته باشم؛ واقعا لذت بردم از این طراحی و وقتی که گذاشتهاند؛ چون خودم رشتهی اصلیام معماری بوده است؛ بههمینخاطر زحمات ایشان برای من خیلی جذاب و جالب بود. ممنون از شما و انشاءاله بتوانید با یان طرحتان، جایزهای برای شرکت هم بگیرید. من مطمئن هستم اینکار را میکنید.
قرارداد یا پیمان
در امور روزمرهیمان، موضوعی بهنام «قرارداد» و «پیمان» داریم. از قرارداد ازدواج گرفته تا قرارداد اجارهی مسکن و قرارداد شرکت با کارکنان و ... موضوعی است که با آن درگیر هستیم؛ تقریبا میتوانیم بگوییم در طول روز از قرارداد ماشین گرفته تا قراردادهای دیگر ... ولی موضوعی هست که برایام جالب بود و شاید به دردتان بخورد.
کلمهی انگلیسی قرارداد یا پیمان عبارت است از:
Contract
هر حرف تشکیلدهندهی آن، یک مفهومی دارد. شاید کلمهی Contract چیزی را در ذهنمان متبادر نمیکند. ولی نشستم و بهصورت ریز و ذرهبینی در مورد کلمه و هر حرف آن بررسی کردم. از حرف C آن تا حرف T در آخر آن. اکنون دانهدانه با هم پیش برویم تا بفهمیم چه دستگیرمان میشود.
تعهد (Commitment)
حرف اول کلمهی معادل انگلیسی قرارداد یا پیمان عبارت است از: حرف C که اول کلمهی انگلیسی Commitment بهمعنای «تعهد» است. بهزبان فارسی و خودمانی عبارت است از: وفای به عهد.
وفای به عهد باعث میشود از لحاظ جایگاه اجتماعی در اجتماع، یک جایگاه ویژهای پیدا کنیم. یکی از ملزومات تعهد به عهد عبارت است از: مسؤولیتپذیری (Responsibility). مسؤولیتپذیریای که در ذات تمام همکاران من هست و باعث میشود که آن تعهد را بهدنبال داشته باشد و در یک جایگاه و مورد اعتماد قرار بگیرد.
سازماندهی (Organization)
حرف دوم کلمهی معادل انگلیسی قرارداد یا پیمان عبارت است از: حرف O که اول کلمهی انگلیسی Organization بهمعنی «سازماندهی» است. این بدینمعنا نباشد که خود سازمان را درنظر بگیریم. در قراردادهایمان، موقعی که میخواهیم قراردادی مثلا با شهرداری منطقهی سه با منطقهی 18 یا قراردادهای جدید ببندیم اولین سؤالی که در ذهن مهندس علیرضا رزاقیفرد متبادر میشود و در هیأتمدیره مطرح میکنند آن است که عواملی که میخواهند آن را اجرا و هدایت کنند چه افرادی هستند؟
به این موضوع باید خیلی توجه کرد که میخواهید کاری را انجام دهید مثلا میخواهید قرارداد خرید خانه ببندید در ذهنتان یکسری سازماندهی کرده باشید؛ اینکه منابعاش را از کجا میخواهید تأمین کنید؛ کِـی واحدم را بفروشام؟ کِـی واحد را تحویل بگیریم و ... یعنی تمام این موارد باید در ذهنتان باشد. فقط یک قرارداد خانه نیست.
مذاکره (Negotiation)
حرف سوم معادل انگلیسی قرارداد یا پیمان عبارت است از: حرف N که اول کلمهی Negotiation بهمعنی «مذاکره» است که بهنظر من موضوع بسیار مهمی است. «مذاکره» موضوعی است که خواهشی که از همهی دوستانام در کارگاه دارم آن است که مذاکره را تمرین کنند.
مذاکره موضوع جدیای است که از سال 1382 تا سال 1403 از آن، خیلی ضربه خوردهایم. بحث مذاکره، بحث تعامل است. بعضیاوقات نمیایستیم ببینیم که «کارفرما» چه میخواهد؛ بلکه جبهه میگیریم. بهخاطر آنکه با کارفرما زاویه پیدا کردهایم. بعد میبینیم که کارفرما هم ضربهاش در آخر به ما میزند. این امر در مورد «مشاور» هم صدق میکند.
بحث مذاکره را جدی بگیرید. حتی در بحث مذاکره - اگر انشاءاله دفعهی بعد قسمت شد - در مورد آن و انواع آن، چگونگی آن، چگونگی تعامل و ... صحبت خواهیم کرد.
کار تیمی (Teamwork)
حرف چهارم کلمهی معادل انگلیسی قرارداد یا پیمان عبارت است از: حرف T که اول کلمهی انگلیسی Teamwork بهمعنی «کار تیمی یا گروهی» است که دوستانمان ماشاءاله و شرکت فراسازه باید به این امر افتخار کنند. واقعا بهصورت تیمی عمل میکنیم؛ اینگونه نیست که هرکس کار خودش را انجام بدهد و بخواهد شخصمحور باشد.
کار گروهی هم خود یکسری موضوعهایی دارد. بالاخره یک سرتیمی وجود دارد؛ یک رهبر وجود دارد؛ یک مدیر وجود دارد؛ عواملی وجود دارند که باید توجه کنیم ...
بهنظر من ارتش موفقتر از بقیهی ارگانها اسا. علت آن است که ان سازمان یا ارگان را رعایت میکند. یعنی شاید یک سرهنگ 2 باید به یک سرهنگ تمام احترام بگذارد؛ اینجوری نیست که چون تقریبا در یک سطح قرار دارند و با هم یک پله فرق دارند احترام و سازماندهی کمرنگ شود؛ هنوز هم سر جایاش است.
انشاءاله این موضوع هم در کارگاهها و هم در شرکت باشد تا بشود پروژه را پیش برد و شرکت را به اهدافاش برساند.
مقررات (Regulations)
حرف پنجم کلمهی معادل انگلیسی قرارداد یا پیمان عبارت است از: حرف R که اول کلمهی Regulations بهمعنی «مقررات» است که موضوعی است که سازمانها، دولتها و نهادها بهصورت دستورالعمل و بهصورت قانون مدنی و این موارد را بهصورت اسناد بالادستی به ما ابلاغ میکنند و در قراردادهایمان و قراردادهای پروژهها باید دقت بیشتری داشته باشیم.
بهعنوان مثال، مهندس بردیا میرزایی، قرارداد شهرداری منطقهی سه را - شاید تمام این موارد، سنخیتی با موارد گذشته داشته باشد - خودش تنظیم کرده است؛ زحمتاش را کشیده است؛ یکسری موضوعها را باید لحاظ کند که فردا در ادعاهایاش و اهدافاش بهنتیجه برسد؛ یعنی آن خانم یا آقایی که این قرارداد یا پیمان را بهوجود آورده است نشسته است به تمام این موارد و کلمهها فکر کرده است.
توافقنامه (Agreement)
حرف ششام کلمهی معادل انگلیسی قرارداد یا پیمان عبارت است از: حرف A که اول کلمهی انگلیسی Agreement بهمعنی «توافق» است که عبارت است از: قرارداد و شرایط عمومی و خصوصی پیمان ... که باید به تمامی این موضوعها توجه کرد. بعضیاوقات شاید دو سال
از قرارداد یا پیمان گذشته است دفتر فنی یا خود بنده یا سرپرست کارگاه ورق میزنیم ببینیم چهچیزی در قرارداد یا پیمان پیدا میکنیم برویم بگوییم: «این را اشتباه گفتهاید یا درست گفتهاید ...» یعنی نمینشینیم قرارداد یا پیمان که همان توافقنامه است و حکم اصلی و منشور یک پروژه است را بررسی کنیم. حکم اصلی و منشور یک پروژه مهمترین رکن آن است. ما باید آن را ورق بزنیم و بندبند آن را بخوانیم ... البته اینکار را در پروژهی بغدادی یاد گرفتیم و تمرین کردیم ...
و اینامر بهنفعمان شد؛ یعنی یکسری چیزها ... دوست بزرگواری داشتیم بهعنوان مشاور، هر روز این قرارداد را به منزلاش میبرد و قرارداد یا پیمان را بند به بند و کلمه به کلمه میخواند و یکسری کامنت میگذاشت. یکسری محلهای اعراب را پیدا میکرد فردای آن روز به ما نامه میزد ... بعد ما میرفتیم و میخواندیم میدیدیم آن موضوع را در قرارداد یا پیمان نوشته است ... جای دیگر مطلب دیگری میخواندیم و جواب نامهاش را میدادیم.
دوستان دفتر فنی - که وظیفهی اصلیشان آن است که قرارداد یا پیمان را بخوانند وظیفهيشان آن است که نقشه را بخوانند - این موضوع را رعایت کنند ... ولی حالا ما در این قسمت و فقط در این قسمت، قوی شدهایم. یعنی هنوز پروژه شروع نشده است میگوییم ادعای ما اینها است ... او میگوید: هنوز شروع نشده است ...
بعد میگوییم عیبی ندارد وقتی پروژه شروع شد این موارد را بهیاد داشته باشید. یعنی کل ادعا یا Claim بهلطف جناب مهندس علیرضا رزاقیفرد - که ما شاگرد ایشان هستیم - ایشان یک جمله هم دارند: دبهی خوب داریم؛ دبهی بد داریم.
یعنی ما ادعاهای بد نمیکنیم و واقعا حقمان است ولی اینکه در بقیهی موارد هم تمرین کنیم؛ از مذاکره، کار تیمی، سازماندهی و تمام مواردی از این دست ...
بر روی ادعا یا Claim هم که مطرح میکنیم شبیه بدنسازی شدهایم که لاغر هستیم ولی بازوهایمان بزرگ شده است.
هدف (Target)
حرف هفتام کلمهی معادل انگلیسی قرارداد یا پیمان عبارت است از: حرف T که اول کلمهی انگلیسی Target بهمعنی «هدف» است که در شرکت و هم گردهماییهایما ... یک جلسههای بهنام مطالبات داریم که در آن برای هر ماه و هر سال، هدف یا Target مشخص میشود که دریافتها، صورتوضعیتها و ...
واقعا هم شرکت، هدفاش رشد تکتک دوستان و همکاران بهعلاوهی رشد خود شرکت است که انشاءاله همهیمان دستبهدست هم بدهیم و این موضوع را بهنتیجه برسانیم ... هدفمان رشد کل اعضای این شرکت است. هدف در شرکت فراسازه این نبوده است که شرکتمحور باشد بدینمعنا که فقط شرکت رشد کند؛ بنا بوده است تمام دوستان رشد کنند شرکت هم رشد کند.
بهار را تمام کردیم؛ بهار هم خوب بود. سه تا سهماهه داریم انشاءاله سه تا سهماهه را هم بهنحو احسن تمام کنیم. بهطوری که در جلسهی چهارم امسال، بقیهی اعضای تشکیلدهندهی کلمهی قرارداد یا پیمان را تشکیل دهیم و بتوانیم جشنی بگیریم برای هدفی که امسال برایاش داشتهایم.
در خدمتتان هستم.